این فیلم داستان مردی است به نام "بارناباس کالینز" که یک روز درسال 1752 میلادی قلب جادوگری به نام "آنجلیک بوچرد" را می شکند این جادوگر او را تبدیل به خون آشامی کرده و زنده به گورش می کند. حالا بعد از 220 سال او آزاد شده و اتفاق های عجیبی در انتظارش است...
"ماتیو" (مایکل پیت)، دانشجویی امریکایی که در پاریس تحصیل می کند، با خواهر و برادر فرانسوی به نام های "تئو" (لوئیس گارل) و "ایزابل" (اوا گرین) آشنا می شود که مثل او، عاشق فیلم و سینما هستند. در حالی که شورش های دانشجویی مه 1968 در بیرون از آپارتمان آنان اوج گرفته، این سه دوست، رابطه ای عجیب و غریب را برقرار می کنند.
*
این نسخه از فیلم دارای دقایق بیشتری است.
دختر یتیمی به نام «لایرا» که نزد عمویش «لرد عزرییل» در محیطی دانشگاهی زندگی می کند، از مدیر دانشکده قطب نمایی زرین هدیه می گیرد که حقیقت را به او نشان می دهد. در میهمانی که به افتخار ورود «ماریزا کالتر» حامی دانشگاه برپا شده، «کولتر» از رئیس دانشکده درخواست می کند تا لایرا را به عنوان دستیار در اختیار او بگذارد. همزمان یکی از دوستان لایرا به نام «راجر» ناپدید می شود. لایرا شایعاتی مبنی بر دست داشتن شورای عالی در این کودک ربایی شنیده و زمانی که با پیشنهاد مشکوک خانم کالتر مبنی بر سفر به شمال با کشتی پرنده او دریافت می کند، بلافاصله می پذیرد. چون شنیده ها حاکی از آن است که بچه های دزدیده شده در مکانی مخفی در قطب شمال نگهداری می شوند...
*
نسخه دوبله پارسی "قطب نمای طلایی" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
اولین داستان جیمز باند ماموریتی بود به مقصد ماداگاسکار که در این ماموریت او در پی یک تروریست به نام مولاکاست. همه چیز بر طبق برنامه پیش نمیرود و باند برای اینکه بتواند به مخفی گاه تروریستها نفوذ کند تصمیم میگیرد که موضوع را بدون دخالت M16 بررسی کند...
در سال 1870 که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانوادهی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به تنهایی به شکار قانون شکنان بپردازد...
در حالیکه سارق مشهور "آرسن لوپن" بطور مخفیانه وارد خانه های افراد ثروتمند پاریس می شود،پلیس با یک سلاح مخفی تلاش می کنند او را از مخفیگاه خود بیرون بکشند...
داستان فیلم در آینده اتفاق می افتد و در مورد چهار روح است که در دو دنیای موازی زندگی می کنند. طی یک حادثه، یک گلوله سرنوشت همه آن ها را تعیین خواهد کرد...